تصاویر و مطالب زیست شناسی(استان فارس -شهرستان جهرم) درباره وبلاگ به نام خدا . این وبلاگ جهت استفاده همه دوستداران زیست شناسی از راهنمایی تا دانشگاه ایجاد شده (نزدیک به 500عکس از بهترین تصاویر زیست شناسی وبقیه مطالب نوشتاری) امید وارم مورد توجه واقع گردد . هر صفحه این وبلاگ 30مطلب وبقیه با انتخاب شماره صفحه در پایین هر صفحه قابل دیدن خواهد بود؛.مهدی قدرت جهرمی.... ......اللهم صل علی محمد وآل محمدوعجل فرجهم .........التماس دعای خیر آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
نويسندگان سه شنبه 19 دی 1391برچسب:عکس, :: 6:58 بعد از ظهر :: نويسنده : مهدی قدرت جهرمی
ساقه ساقه بخشی از محور اصلی گیاه است که معمولاً بیرون از خاک و به طور قائم در فضا قراردارد. با وجود این، ساقههایی وجود دارند که به طور افقی در زیر یا روی خاک جای میگیرند. شکل کلی ساقه مخروطی است، یعنی در ناحیه یقه که در سطح خاک قراردارد، قطر بیشتری دارد و در انتها باریک است. بعضی از گیاهان مانند نخلها ساقة استوانهای دارند.
نقش ساقه 1ـ نگاهداری: ساقه به گیاه استحکام میبخشد و برگها را به وسیله شاخهها درسطوح مختلف نگاه میدارد. 2ـ هدایت: ساقه مسیر انتقال آب و نمکهای کانی از ریشه به برگهاست. همچنین موادی که در برگها ساخته میشوند از ساقه به ریشه و دیگر اندامهای گیاه پخش میشوند. 3ـ تولید بافتهای جدید: عمر متوسط یاختههای گیاهی یک تا سه سال است. آب و نمکهای کانی در یاختههای مرده جریان مییابد اما این جریان به انرژی نیاز دارد. 4ـ اندوختن مواد: ساقههای بعضی گیاهان قادرند مواد گوناگون را در بافتهای خود ذخیره کنند. مثلاً ساقه نیشکر، قند ذخیره میکند. 5ـ فتوسنتز: یاختههای سطحی ساقههای جوان دارای کلروفیلاند و در نتیجه میتوانند همانند برگ عمل فتوسنتز را انجام دهند.
ساقه دارای ویژگیهای زیر است: 1ـ دستجات چوب و آبکش نخستین، برخلاف ریشه، به صورت دستههای توام چوب ـ آبکش قراردارند. 2ـ رشد چوب نخستین درون مرکزی است، در حالی که در ریشه برون مرکزی است. 3ـ در ساقه، برخلاف ریشه، روزنه وجود دارد و شاخههای آن از مریستم انتهایی سرچشمه میگیرند. 4ـ بشره در ساقه پیوسته است. 5ـ ساختار پسین ساقه همانند ریشه است.
شکل ظاهری ساقه ساقهها از نظر محیط زندگی بر سه نوعاند: ساقههای آبی، ساقههای هوایی و ساقههای زیرزمینی. ساقهها در هر محیطی که زندگی کنند، عموماً گره و میانگره دارند. چون ساقههای آبی در آب زندگی میکنند لذا نیازی به بافت نگاهدارنده ندارند، در نتیجه یا فاقد بافت نگاهدارندهاند و یا مقدار بسیار کمی از آن دارند و از اینرو عموماً نرماند.
ساقههای هوایی و زیرزمینی بر اساس طول عمر، نوع گیاه و نیاز به حفاظت در برابر تغییرات اقلیمی محیط و نحوه رشد برچند نوعاند: 1) ساقه بازدانگان و دولپهایهای چوبی: مانند گردو، سیب، کاج، بلوط. 2) ساقه گیاهان دولپهای علفی: مانند لوبیا، نخود، آفتابگردان و شمعدانی. 3) ساقه گیاهان تک لپه: مانند ذرت، جو گندم، مارچوبه و نخل. 4) ساقههای تغییر شکل یافته: مانند ساقه زیرزمینی سیبزمینی، پیاز، ساقه خزنده توتفرنگی و زنبق.
جوانهها را، بر اساس محل قرارگرفتن آنها بر روی ساقه تقسیم میکنند: -جوانهانتهایی : در نوک شاخه و ساقه قراردارد. -جوانه جانبی یا محوری : در محور برگ یا در زاویه بین برگ و شاخه وجود دارد. این نوع جوانهها فقط از نظر موقعیتشان بر روی شاخه با جوانههای انتهایی تفاوت دارند. -جوانه فرعی : فقط در بعضی گونهها وجود دارد. این نوع جوانهها در نواحی گره روی جوانه محوری یا در یکی از دو طرف آن قرارگرفتهاند. این جوانهها رشد نمیکنند مگر اینکه جوانه محوری از میان برود. -جوانه نابجا: گاهی جوانهها در محلی غیر از گرههای ساقه به وجود میآیند.
ساقه گیاهان دولپهای علفی دولپهایهای علفی اغلب گیاهانی کوچکاند اگر غلاف را جدا کنیم، ساقهای سبز و صاف دیده میشود که به گروه و میانگروه تقسیم شده است. و در مناطق معتدل میرویند. بیشتر آنها گیاهانی یکساله یا دوسالهاند، ساختار ظاهری این گیاهان شبیه ساقه جوان گیاهان چوبی است. گره، میانگره و جوانه دارند، اما جوانهها برهنهاند. گیاه در سرتاسر عمر فعال است. برگهای این گیاهان نمیریزند و در نتیجه اثر برگها و اثر بافتهای آنها روی ساقه دیده نمیشوند.
ساقه گیاهان تکلپهای بیشتر گیاهان تکلپهای مناطق معتدل علفیاند. تک لپهایهای چوبی به مناطق گرم محدود و ساختار ظاهری آنها با بازدانگان و دولپهایهای چوبی تفاوت دارد. ذرت از تکلپهایهای علفی است که ساقه آن از غلاف برگ پوشیده شده است. اگر غلاف را جدا کنیم، ساقهای سبز و صاف دیده میشود که به گره و میانگره تقسیم شده است. ساقه در منطقه میان گره کاملاً گرد است، اما در محل گرهها، کمابیش تخممرغی شکل و در یک نقطه فرورفته است. در مراحل اولیه رشد ساقه، در نقطه فرورفته نامبرده، جوانههایی به وجود میآیند که گل و گاهی ساقه تولید میکنند.
مهمترین انواع ساقههای تغییر شکل یافته عبارتاند از: 1. ساقه هوایی خزنده یا بنرستها دادن نام رونده به انشعابات هوایی و نام بنرست به انشعابات افقی در خاک مورد قبول است. 2. ساقههای زیرزمینی این ساقهها، اندامهای ذخیرهای گیاه به شمار میروند ساقههای زیرزمینی به اشکال ریزومها ، غدهها و پیازها (سوخها) دیده میشوند. 3. ساقه پیچنده یا پیچکها ساقه پیچنده دراز و باریک است و بافت استحکامی کمی دارد. 4. ساقه برگنما شکل ظاهری ساقه برگنما همانند برگ است، سبز رنگاند و نقش برگ را هم انجام میدهند. 5. ساقه گوشتی در بسیاری از گیاهان ساقه و برگها سبزند و توانایی ساختن غذا را دارند. 6. ساقه خارنما اغلب خارهای گیاهان، ساقه تغییر شکل یافته یا زایده ساقهاند.
رشد ساقه ساقه دارای رشد طولی و رشد قطری است. تمام ساقهها رشد طولی دارند ولی رشد قطری در همه آنها دیده نمیشوند. هر دو نوع رشد نتیجه تقسیم یاختههای مریستمی و تولید یاختههای جدید است. رشد طولی همیشه مقدم بر رشد قطری است و ساقههایی که دارای هر دو نوع رشدند، ابتدا رشد طولی را آغاز میکنند. به همین مناسبت رشد طولی را رشد نخستین و رشد قطری را رشد پسین مینامند. رشد پسین از یک سو استحکام ساقه را سبب میشود و از سوی دیگر هرسال یاختههای جوان و فعال جدیدی به وجود میآورد که انتقال مواد را درگیاه برعهده دارند. رشد پسین، بین بافتهای نخستین، که در نقاط مختلف سراسر ساقه و ریشه قراردارند، نوعی پیوستگی به وجود میآورد و امکان میدهد که گیاه مدت بیشتری زندگی کند.
ساختار ساقه تکلپهایها با ساختار ساقة دولپهایها و بازدانگان تفاوتهایی به شرح زیر دارد: 1ـ در ساقه دولپهایها و بازدانگان، پروکامبیوم آوندی و در نتیجه دستههای آوندی در یک ردیف به صورت حلقه قراردارند، اما در تکلپهایها، جز در مواردی معدود در سرتاسر بافت مریستمی اصلی یا حداقل در بخش بیرونی آن پراکندهاند. 2ـ در ساقه بیشتر تکلپهایها، کامبیوم آوندی تولید میشود و همه نوارهای پروکامبیوم فقط بافت چوبی نخستین و بافت آبکشی نخستین تولید میکنند. 3ـ در تکلپهایها، تشخیص پارانشیم پوستی از استوانه مرکزی اغلب دشوار و حتی گاهی غیرممکن است. 4ـ مغز اکثرا تحلیل رفته است.
پیدایش بافتهای پسین در ساقه هنگامی که گیاه به حد معینی از رشد طولی رسید، ساقه دیگر نمیتواند به حد کافی نقش نگاهداری و هدایت مواد را ایفا کند، لذا این اندام رشد قطری پیدا میکند. این کیفیت بر اثر پیدایش بافتهای هادی جدیدی صورت میگیرد که از یک مریستم ثانوی، یعنی کامبیوم یا لایه زاینده چوب ـ آبکش، حاصل میشوند افزایش قطری ساقه سبب ایجاد شکافهایی در بشره و پوست میگردد. در این صورت نقشهای حفاظتی و ذخیرهای بشره و پوست به وسیله بافتهای جدیدی که جانشین آنها میگردند ایفا خواهد شد. این بافتهای جدید که شامل چوب پنبه و فلودرماند از دومین لایه زاینده، یعنی فلوژن، حاصل میشوند.
ساختار ساقه در محل گره دستههای آوندی برگها و جوانهها ادامه بافتهای هادی ساقهاند. از آنجا که برگ و جوانه در محل گره ساقه قرار دارند گره محل پیوند بافتهای آوندی برگ، جوانه و ساقه است. ناحیه گره ساختاری پیچیده دارد. در بالای محلی که آوندهای ساقه منشعب میگردند تا وارد برگ و جوانه شوند محفظههایی به نام جای خالی برگ یا جای خالی جوانه پدید میآیند. در محل انشعاب شاخه از ساقه اصلی نیز جای خالی ایجاد میشود. بخشی از دسته آوند را که بین استوانه مرکزی ساقه و قاعده برگ یا قاعده جوانه قرارمیگیرد، بهترتیب اثربرگی و اثر جوانهای گویند.
ساختار تشریحی یقه ناحیه هم مرز دو اندام ریشه و ساقه را «یقه» گویند. یقه در حقیقت همان ساقهچه نخستین گیاه است که محور زیر لپه نام دارد. چنانکه میدانیم دستههای چوب و آبکش در ریشه متناوب و در ساقه همپهلوست. این تغییر محل دستههای چوبی و آبکشی در ریشه و ساقه در ناحیه یقه و یا ساقهچه صورت میگیرد. + نوشته شده در شنبه بیست و هفتم آبان 1391ساعت 14:59 توسط ماجد باوی | آرشیو نظرات
الف) مقايسه ي برش هايي از ساختار نخستين ساقه و ریشه ( شكل هاي 1و 2 ) 1- در ساقه حجم پوست از استوانه ي مرکزی کمتر در حالی که در ریشه معمولا" حجم پوست از استوانه مرکزی بیشتر است؛یا به عبارتی در ریشه استوانه ي مرکزی مشخص تر است . 2- درساقه آوندها مقابل هم و به نحوي قرار گرفته اند كه آوندهای چوبی به سمت مركز و آوند های آبکش به سمت روپوست قرار گرفته اند ؛ در صورتی که در ریشه آوند ها یك در میان قرار گرفته اند.
ب) مقايسه برش هاي ساقه و دمبرگ ( شكل هاي 3و 1 ) 1- درساقه دسته های آوندی روی یک یا چند دایره قرار گرفته اند ، یا در همه جای ساقه پراكنده هستند ، ولی در دمبرگ روی یک کمان قرار گرفته اند . 2- آوند های چوبی ساقه به سمت داخل و آوند هاي آبکش آن به سمت خارج قرار دارند ، ولی در دمبرگ آوند های چوبی در بالا و آوند های آبکش در زیر آن ها قرار گرفته اند . 3- در دمبرگ ها تقارن دوطرفی وجود دارد و خط تقارن ازوسط شیار دمبرگ ( بخش مقعر ) می گذرد ولی در ساقه تقارن معمولا" به صورت شعاعی است .
ج) مقايسه برش هاي ساقه ي گياهان تک لپه ا ي و دو لپه اي (شكل هاي 4 و 5 ) 1- تعداد دسته های آوندی در ساقه ي گياهان تک لپه ای فراوان تر است و روی دوایر تقريبا" هم مرکز قرار دارند، درصورتی كه اين دسته ها در گياهان دو لپه ای کم تر و روی یک دایره قرار گرفته اند . 2- در ساقه ي گياهان دولپه ای پوست مشخص تر، ولی در ساقه ي گياهان تک لپه ای پوست نازک و گاهی مرز آن با استوانه ي مرکزی نامشخص است .
مقايسه برش هاي ریشه ي گياهان تک لپه اي و دولپه اي ( شكل هاي 6 و 7 ) 1- در ریشه ي گياهان تک لپه ای استوانه ي مرکزی بزرگ تر و حجم پوست کم تر است ، در صورتی که در ريشه ي گياهان دولپه ای استوانه ي مرکزی کوچک تر و حجم پوست بیش تر است . 2- در گياهان تک لپه ای وسط ریشه معمولا" بافت پارانشیم مغزی وجود دارد ، كه در بیش تر گياهان دولپه ای دیده نمی شود . 3- در گياهان دولپه ای ها معمولا" تعداد دسته ها کم تر ازتک لپه ای هاست . 4- در گياهان دولپه ای دسته های آوندی در کنار هم قرار گرفته اند و شکل ضربدر را می سازند ، ولی درگياهان تک لپه ای دسته های آوندی ازهم فاصله دارند و بین آن ها بافت پارانشیم مغزی ادامه مي يابد و اشعه ي مغزی را می سازد . 5- حلقه ی کاسپاری در سلول های آندودرم گياهان تک لپه ای در برش عرضي نعلی شکل به نظر ميرسد ، ولی در گياهان دولپه ای اين حلقه به صورت یک خط در طول یک سلول یا نقطه دربین سلول های مجاور دیده می شود . 6- در لایه ی آندودرم بعضی گياهان تک لپه ای سلول های معبر وجود دارند اين سلول ها در گياهان دولپه ای کم تر دیده می شوند .
مقايسه ي برش عرضي برگ گياهان تک لپه اي و دولپه اي ( شكل هاي 8 و 9 ) 1- تفاوت چندانی بین برگ هاي بسياري از گياهان تک لپه اي و دولپه اي وجود ندارد : هر دو دارای پارانشیم هاي نرده ای و حفره ای هستند ، ولی در گياهان دو لپه ای که برگ به صورت افقی قرار گرفته است ، پارانشیم نرده ای در بالا و پارانشيم اسفنجی در پایین دیده می شود، در صورتی که در اکثر گياهان تک لپه ای که برگ ها به صورت عمودی هسنند ، میانبرگ فقط ازنوع پارانشیم اسفنجی است . 2- در سطح زیرین برگ های افقی تعداد روزنه ها بیشتر است ، ولی در برگ های عمودی مثل برگ هاي گياهان تک لپه ای تعداد روزنه ها در هر دوطرف یکسان است .
+ نوشته شده در شنبه بیست و هفتم آبان 1391ساعت 14:56 توسط ماجد باوی | آرشیو نظرات
از دیدگاه مورفولوژی ساقه اندامی است که در هوا ، روی خاک یا مانند ریشه گاهی در زیر خاک و یا در آب قرار گرفته و حامل برگها و اندام های زایشی است. رشد قطری در ساقه گیاهان دو لپهای نامحدود ، ولی در گیاهان تک لپه محدود و یا رشد قطری ندارد. محل اتصال برگ روی ساقه معمولا همراه با کمی برجستگی به نام گره است و در محل اتصال برگ و ساقه معمولا مریستم مولد جوانه وجود دارد. فاصله بین دو گره را اصطلاحا میان گره میگویند . ساقه اصلی یا تنه گیاه از رشد جوانه راس (ژمول) که بین لپههای گیاهک دانه وجود دارد ناشی میشود . از رشد جوانه ها ی جانبی ساقه اصلی ، ساقههای فرعی یا ساقه گل دهنده (گل آذین) که کاملا مشابه به ساقه اصلی هستند ظهر میشوند. در عدهای از گیاهان تک لپهای حتی محور برگی نیز به صورت اشاره شده وجود ندارد و آنچه به ظاهر ساقه هوایی به نظر میآید نیام پیوسته برگهاست که لفاف مانند روی هم قرار دارند و مانند ساقه موز در مقایسه برش عرضی ساقه دو لپهایها و محور هوایی تک لپهایها گاهی حالات حد واسط نیز دیده میشود مانند ساقه اختری از تک لپهایها که در مقطع عرضی ساختاری شبیه برخی از دو لپهایها مانند شقایق دارند.
ويژگي گياهان تك لپه :
2) برگ دراز و باريك و رگ برگ موازي دارند.
5) اجزاي گل مضربي از 2 يا 5 است.
سلولهاي روزنه ( Stoma )
در بسياري از گياهان خشكي وجود كوتيكول بر روي اپيدرم ، آنها را نسبت به آب و گازها غير قابل نفوذ كرده است كه ارتباط آنها تنها از طريق روزنه ها صورت مي گيرد. هر روزنه از دو سلول نگهبان روزنه (Guard cell ) تشكيل شده است كه معمولا توسط سلول هاي همراه ( Annex) احاطه شده اند. این سلولها از سلولهاي اپيدرمي منشاء گرفته و از آنها كوچكتر است . داراي سيتوپلاسم فراوان ، هسته درشت ، واجد نشاسته و كلروفيل فراوان ، لوبيايي شكل و داراي يك روزنه يا منفذ ( Ostiole ) ميباشد. در واقع سلولهاي روزنه از نظر فيزيولوژي بسيار فعال ميباشند . زير روزنه فضاي خالي وجود دارد كه توسط بافت پارانشيمي احاطه ميگردد كه به آن اتاق زير روزنه ( Substomatal chamber ) ميگويند . در شرايط محيطي مرطوب سلولهاي روزنه در اثر جذب رطوبت متورم شده ( تورژسانس ) و منفذ آن باز ميشود . در شرايط محيطي خشك سلولهاي روزنه آب خود را از دست داده و پلاسموليز ميشود كه نهايتاً منجر به بسته شدن منفذ ميگردد. دليل باز و بسته شدن معكوس سلولهاي روزنه عدم يكنواختي ضخامت ديواره سلولي ميباشد . ضخامت در ديواره هاي داخلي سلولهاي روزنه بيشتر از ديواره هاي خارجي آن ميباشد . در برخي از گونه هاي گياهي روزنه نسبت به سطح اپيدرم بيرون زدگي دارد مانند سرخس آنميا و برخي ديگر در بشره فرو رفته ميباشند همانند گونه صبرزرد و در اغلب گونه ها هم سطح با اپيدرم گياه ميباشد
- سلولهاي همراه ( Annex ) سلولهاي همراه از سلولهاي اپيدرمي كوچكترند و سلولهاي روزنه را احاطه ميكنند . برحسب نوع استقرار آنها در اطراف سلولهاي محافظ چند تقسيم بندي ارائه ميگردد که مرسومترین آنها عبارتند از: دياستيك (Diacytic) آنمـوستيك (Anomocytic) ۱- اگر سلولهاي همراه در امتداد محور طولي سلولهاي محافظ قرار بگيرند نوع روزنه ، پاراستيكParacytic ميباشد كه در گونه هاي روناس ، ماگنوليا ، پيچك ، برگ بيدي ، گل حساس ، تيره پروانه آسا ( لوبيا ، اقاقيا ) و . . . مشاهده ميشود . ۲- اگر سلولهاي همراه عمود بر محور طولي سلولهاي محافظ قرار بگيرند نوع روزنه ، دياستيك (Diacytic) ميباشد كه در گونه هاي ميخك ، تيره آكانتاسه ، قرنفل و . . . مشاهده ميشود.
۳- اگر سلولهاي همراه اطراف سلولهاي محافظ يك شكل و يكسان بوده كه ميتوان گفت فاقد سلول همـراه هستند ، نوع روزنه ، آنمـوستيك (Anomocytic) ميباشد كه در گونه هاي آلاله ، شمعداني ، پنيرك ، گل ميمون ، خشخاش ، كدو ، ختمي ، گز و . . . مشاهده ميشود.
بافت ترشحی یکی از بافتهای اختصاصی گیاهان است. سلولهای این بافت موادی را میسازند که ممکن است در سلول سازنده باقی بماند و یا به خارج از آن ترشح شود. در مواردی این ترشحات فراوردههای زاید گیاهی هستند، ولی بعضی از این فرآوردهها برای گیاه نقش حیاتی داشته و به شکلهای مختلف دیده میشوند. ساختارهای ترشحی از نظر ساخت و محل استقرار در گیاه بسیار متفاوتند. بعضی از این ساختارها در درون گیاه و برخی در بیرون آن قرار دارند. برخی به صورت کرکهای غدهای و عدهای به صورت مجاری یا حفرههای درون یاختهای هستند. انواع ساختارهای ترشحیبر اساس اینکه مواد مترشحه ساختارهای ترشحی در درون گیاه باقی بمانند یا به خارج از آن ترشح شوند، به دو گروه تقسیم میشوند. ساختارهای ترشحی درونیمواد مترشحه این ساختارها همواره درون گیاه باقی میمانند. به همین مناسبت آنها را ساختارهای ترشحی درونی میگویند.
ساختارهای ترشحی بیرونی
انواع ترشحات گیاهی تاننهاتاننها به گروهی از هیدراتهای کربن تعلق دارند. مزه آنها تلخ است و معمولا در برگها و میوههای نرسیده وجود دارند. مزه تلخ چای مربوط به تانن موجود در برگهای این گیاه است. از تاننها استفادههای فراوانی میشود. از ترکیب تاننها با نمکهای آهن ، جوهر نوشتن میسازند. در صنعت چرم سازی به پوست جانداران تانن میزنند تا از فساد آن جلوگیری به عمل آید. اسانسهااسانسها مواد معطری هستند که در بعضی از بافتهای ترشحی ساخته میشوند. اسانسها ترکیبهای متفاوتی دارند. اسانس تربانتین در کاج از جنس هیدرات کربن ، اسانس گل سرخ و نعنا از جنس الکل ، اسانس گل میخک از گروه فنل است. اسانسها را با عمل تقطیر یا با روشهای دیگر از اندامهای گیاه استخراج و برای تهیه گلاب انواع عطرها و معطر ساختن فراوردههای بهداشتی و دارویی مورد استفاده قرار میدهند. رزینهارزینها به مقدار فراوان در مجاری ترشحی گیاهان تیره کاج وجود دارد. رزین زرد رنگ است و در آب غیر محلول است، اما در الکل و تربانتین حل میشود. اضافه کردن رزین به چوب موجب استحکام آن میشود. رزین با مقداری تربانتین همراه است که ضمن عمل تقطیر آن را جدا میکنند. صمغهاصمغها انواع گوناگون دارند. آنها بوسیله سلولهای مخصوص ترشح میشوند و یا از تجزیه دیواره سلولی حاصل منظرات شما عزیزان: پيوندها
تبادل لینک هوشمند |
|||
|